روش شرکت در طرح
بازدیدکنندگان گرامی می توانند کتب معرفی شده را دریافت و مطالعه نمایند و نکات مهم، چکیده و یا برداشت های خود از بخش های مختلف کتاب را در قسمت نظرات مطرح نموده تا سایر کاربران از آن استفاده نمایند.
بازدیدکنندگان گرامی می توانند کتب معرفی شده را دریافت و مطالعه نمایند و نکات مهم، چکیده و یا برداشت های خود از بخش های مختلف کتاب را در قسمت نظرات مطرح نموده تا سایر کاربران از آن استفاده نمایند.
نویسنده، کتاب خود را با شعری به نام پرتوى از تلألوء زهرا (علیها السلام) آغاز می کند و در پیش سخن کتاب نوشته است: «آگاهى به فرهنگ و روش زندگى پرافتخار خاندان پیامبر (علیهم السلام) و آل على و پناهندگى معنوى و علمى به این پناهگاه مطمئن و استوار، یکى از اصیل ترین راههاى شناخت اسلام ناب و بهره مندى از آن است، چرا که آنان از سرچشمه زلال اسلام آب نوشیده اند، و تبلورى از مکتب حیات بخش پیامبر اسلام (صلى الله و علیه و آله وسلم) هستند».
دربخش دیگری از مقدمه این کتاب آمده است: «در این میان، آگاهى به زندگى حضرت معصومه (علیها السلام) که گلى درخشان ازگلستان خاندان نبوت، و حرمش دارالشفاى آل محمد (صلى الله و علیه و آله و سلم) است، و آگاهى به سرزمین مقدس قم از قدیم و ندیم، و برکات این سرزمین، و حوزه علمیه آن، و آثار درخشان حوزه، و ماجراى مسجد جمکران و پایگاه بودن قم براى حکومت جهانى حضرت مهدى (عجل الله تعالى فرجه الشریف)و… هر کدام فرهنگى پربار و سازنده است، که موجب هدایت و رشد بیشتر شده و ما را در مسیر ترقیات معنوى، مددکارى نیرومند، در سطح عالى خواهد بود.
بزرگان ما به این موضوع اهمیت زیادى مى دادند، نقل شده روزى شاه عربستان سعودى به ایران آمد، و هدایایى براى مرجع کل، حضرت آیتالله العظمى بروجردى (رحمه الله) فرستاد، آقا در میان آن هدایا، چند قرآن و مقدارى از پرده کعبه را پذیرفت و بقیه را رد کرد، و در ضمن شاه عربستان تقاضاى ملاقات با آقاى بروجردى کرده بود، آقا این تقاضا را رد کرد، وقتى که از علت این امر سوال شد آقا فرمود: این شخص (شاه عربستان) اگر به قم بیاید (به خاطر اینکه وهابى است به زیارت حضرت معصومه (علیها السلام) نمى رود و اگر او به قم بیاید و به زیارت حضرت معصومه (علیها السلام) نرود، به مقام ارجمند حضرت معصومه (علیه السلام) توهین خواهد شد، و من به هیچ وجه چنین امرى را - که توهین غیرمستقیم به حضرت معصومه (علیها السلام) است نمى پذیرم و تحمل نمى کنم. احترام متواضعانه و عمیق رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینى (رحمه الله) و مقام معظم رهبرى، از حضرت معصومه (علیها السلام) و مقدسات دین نیز شاهد دیگرى بر این مطلب است»
مؤلف در فصل اول این کتاب به مواردی چون: «قم قبل از اسلام، قم پس از اسلام، قم در عصر خلافت عباسیان مهاجرت شیعیان کوفه به قم، و تشیع قمى، قم آماده استقبال از آل على (علیه السلام)، دیدار چند نفر خارجى از قم، چرا قم را قم گفتند؟، قداست سرزمین مبارک قم، فضیلت اهل قم، مرکز شیعیان و…» اشاره کرده است.
در دو فصل دیگر به مطالبی مثل: «زندگى نامه حضرت معصومه (علیها السلام)، تاریخ وفات حضرت معصومه (علیها السلام)، مقام عصمت و طهارت حضرت معصومه (علیها السلام)، سفارش حضرت رضا (علیه السلام) به حضرت معصومه (علیها السلام)، امام زادگانى که در کنار مرقد حضرت معصومه (علیه السلام) مدفونند و…» پرداخته است.
برای دریافت متن کتاب حضرت معصومه فاطمه دوم روی فایل ذیل کلیک کنید.
در صفحات ابتدایی کتاب گوهر قم می خوانیم که امام صادق عليه السلام فرمودند:
“حرم ما اهل بيت عليهم السلام، شهر قم است. آنجا بانويى از فرزندانم به نام فاطمه دفن مى شود، بهشت بر هر كه اورا زيا رت كند، واجب مي گردد” سفينة البحار، ج 2، ص 446..
قم كه به لقب “حرم اهل بيت عليهم السلام ” مفتخر گرديد، نه تنها به جهت وجود مردمى است كه در آن به حسنِ عبادت و توحيد عبادى در قيام و ركوع و سجود شناخته شده اند مستدرك الوسائل، ج 10، ص 206.، و در آرمان شهر اسلامى گرد حضرت مهدى عليه السلام اجتماع كرده و به يارى آن حضرت قيام خواهند نمود، و نه صرفا به جهت وجود بزرگ ترين حوزه ي علمى و حديثى و معرفتى شيعه در آن، بلكه اين شهر مفتخر است كه چونان صدفى زمينى، گوهر آسمانى و ملكوتى فرزند باب الحوائج الى الله را دربر گرفته و مسجد اولياى الهى گرديده است. اگر در گذشته شهر قم محل محدّثان بزرگ و معبد و سجده گاه فاطمه معصومه عليهاالسلام بوده، امروزه نيز پرچم دار فرهنگ ناب فقه جعفرى عليه السلام و معنويت و عرفان بوده و ضمن تربيت و پرورش ياران امام عصر ارواحنا فداه، زائران حضرتش را با معارف بلند دينى ميزبانى مى كند. آرى، “زيبد اگر خاك قم به عرش كند فخر ديوان امام خمينى، ص 257…
..كتاب حاضر ترجمه ي اثر سودمند و مفيد مرحوم محمد هادى امينى تحت عنوان “فاطمه بنت الامام موسى الكاظم عليه السلام ” است كه به بررسى و تحقيق و كاووش در برخى ابعاد وجودى والاترين گوهر قم و صدف وجود پرداخته و جناب حجة الاسلام و المسلمين آقاى سيد مرتضى سيفى از عالمان و فرهيختگان به نام آن را ترجمه و اينك با عنوان” گوهر قم ” تقدیم شما میگردد.
برای دریافت متن کتاب گوهر قم روی فایل ذیل کلیک کنید.
کتاب حاضر بر اساس سخنرانی های مختلف حجت الاسلام پناهیان پیرامون ماه مبارک رمضان که از میان سخنرانی های مربوط به «ده سال اخیر » شناسایی شده اند، تنظیم شده است و پس از انجام اصلاحات و بازنگری نهایی توسط ایشان، آمادۀ عرضه شده است.
کتاب «شهر خدا » را نباید صرفا کتابی دربارۀ اسرار و آداب ماه مبارک رمضان قلمداد کرد. در خلال فصل های کتاب، به تناسب بحث از رازها و آداب ماه مبارک رمضان، برخی از پرسش های کلیدی جوانان در مورد دین پاسخ داده شده و برخی از مفاهیم اخلاقی و راهکارهای دستیابی به آن تبیین شده است؛ به گونه ای که بخش قابل توجهی از مطالب کتاب فراتر از ماه مبارک رمضان، در طول سال و در مسیر دینداری به کار می آید. به عنوان نمونه، اینکه دستورات دینی با چه فرآیند و سازوکاری ما را رشد می دهند؟ «عمل » چگونه و با چه سازوکاری بر «علائق » و «اندیشه های » ما تأثیر می گذارد؟ چرا در مسیر دینداری همیشه مجبوریم با امیال طبیعی خود مبارزه کنیم؟ اگر این امیال و ک ش های طبیعی ما بد هستند، چرا خدا آنها را از اول، در وجود ما قرار داده است؟ مراحل سه گانۀ یک برنامه معنوی مستمر چیست؟ و درهر مرحله، به چه نکاتی باید توجه کرد؟
فصل اول کتابی که پیش رو داریم به نثر او نوشته شده است؛ فصلی به نام آشنایی با شهر خدا که در واقع توصیف رمضان با زبانی شاعرانه است. این فصل از لحاظ اولین برخورد با نثر پناهیان(برای بیشتر مخاطبان) حایز اهمیت است. قلمی صمیمی که تلاش می کند آموزنده باشد و نوعی لطافت در ارتباط با خدا را به نمایش می گذارد.
مثلا در فقره ای می خوانید: «به هر حال اهالی این شهر از بس قیامت را باور دارند با آنکه کسی آنها را سرپا نگه نداشته است، گویی دائم ایستاده زندگی می کنند، و روز و شب ایام صیام را در قیام به سر می برند. همه خود به حساب خود می رسند…» یا «یکی از مشخصات مناجات هاشان در این شهر این است که هیچ گاه درست نمی فهمی، بالاخره از سر محبت خدا حرف می زنند و گریه می کنند یا از سر خوف و خشیت او است که ناله می کنند. با آنکه از او می ترسند، هیچ گاه از او فرار نمی کنند. و با اینکه همیشه به سمت او می روند و به او هم می رسند، اما این رسیدن هیچ گاه به پایان نمی رسد.»
با اندکی درنگ در این فقرات در می یابیم که آیات و احادیث متفاوت در پشت جمله ها نهفته بی آنکه قول معصوم یا کلام کتاب الله ظاهرا در کار باشد. این شیوه در سراسر فصل وجود دارد و بدان غنای خوبی بخشیده.
کتاب سپس حاصل جمع آوری و تنقیح چند سخنرانی است که در6 فصل سامان یافته و در 300 صفحه گنجانده شده است،
فصل های کتاب عبارتند از:
اذن ورود
روش های تربیتی رمضان
زکات روح
گوهر اخلاص
میوه حکمت وشاید تقوا (که از شیرین ترین فصل های کتاب محسوب می شود).
هر فصل به نوبه خود به بحثهای مرتبط تقسیم می شود که از ابتدای کتاب قدم به قدم مخاطب را با ماه مبارک و رموز آن آشنا می کند. به گونه ای که می توان آن را به نوعی آداب الصیام خواند. چیزی که عملی و البته معرفتی است.هر چند بسیاری از مخاطبان احتمالی کتاب مومنینی هستند که به روزه و شناخت آن اهتمام دارند اما در این اثر نکات تازه ای خواهند یافت که حاصل تحقیقات و مداقات فراوانی است که به زبانی ساده در اختیار قرار گرفته است.
به هر حال پناهیان را به عنوان سخنرانی مسلط می شناسند. با این اثر شاید بتوان گفت او همچنین نویسنده ای چیره دست است. علیرضا پناهیان در سالهای گذشته هرچه بیشتر از یک خطیب محافل دانشجویی به سوی یک تئوریسین فرهنگی حرکت کرده است و مکتوب و منظم شدن ایده های شفاهی او، می تواند به این روند دامن بزند.
فهرست و نمایه آیات و روایات در پایان کتاب و مخصوصا موضوع بحث ها که در حاشیه هر صفحه نشان دهنده موضوعات مورد بحث همان صفحه است از بهترین تمهیداتی شمرده می شود که در این کتاب اندیشیده شده است، زیرا به این ترتیب یافتن یا باز یافتن مطلب مورد نظر آسان شده بهره بردن از کتاب سهولت می یابد. این اثر را موسسه چاپ و نشر فرهنگ گستر به بازار آورده است.
برای دریافت فایل بخش هایی از کتاب شهرخدا روی فایل ذیل کلیک کنید.
این کتاب شامل 10 بخش است که هریک از بخشها به نوع خاصی از عبادت پرداخته و اسرار و حکم آن را بیان میکند. مولف در بخش اول از عبادات و حکمت آن سخن میگوید و در بخش دوم به نیت و راز و رمز آن میپردازد. در بخش سوم از حکمت طهارت چون وضو و تیمم سخن میگوید و بخش چهارم را به بحث درباره باطن نماز و اسرار و حکمتهای نهفته در آن اختصاص میدهد. آیتالله جوادی آملی در بخش پنجم، پرده از برخی اسرار روزه برمیگیرد و در بخش ششم از عبادت اعتکاف رازگشایی میکند. «حکمت تلاوت و رمز قرائت در کنار حکمت دعا و همچنین تولی و تبری همراه با ذکر» عناوین باقی فصلهای این کتاب ارزشمند و مفید است.
ساختار بندی کتاب:
این کتاب شامل یک مقدمه با عنوان حکمت عبادت و ثمره آن است و شامل 10 بخش به شرح زیر:
1- بخش اول: عبادات و حکمت آن
2- بخش دوم: نیت و حکمت آن
3- بخش سوم: طهارت و حکمت آن
4- بخش چهارم: نماز و حکمت آن
5- بخش پنجم: روزه و حکمت آن
6- بخش ششم: اعتکاف و حکمت آن
7- بخش هفتم: تلاوت قرآن و حکمت آن
8- بخش هشتم: دعا و حکمت آن
9- بخش نهم: تولی و تبری و حکمت آن
10- بخش دهم: ذکر و حکمت آن؛
که این بخش شامل 10 فصل است: 1. ذکر و عقل نظری و عملی 2. حیات بخشی ذکر 3. مراتب ذکر و درجات ذاکر 4. مراتب یاد خدا 5. آثار ذکر خدا 6. بهترین ذاکر و مذکور 7. مصادیق ذکر 8. راه صاحب نام شدن 9. شفا بودن ذکر خدا 10. عمومیت ذکر.
در انتهای کتاب فهرست آیات و روایات، اشعار، منابع و فهرست تفضیلی آورده شده است و این کتاب در سال 1367 به چاپ رسیده و توسط حجة الاسلام حسین شفیعی تنظیم و ویرایش گردیده و در سال 1383 توسط مرکز نشر اسراء در قم منتشر شده است.
در فصل «روزه و حکمت آن» میخوانیم:
«ماه رمضان ماه آزاد شدن است هر روز که میگذرد یک بند از بندهایی که با دست خود تنیدهایم، باید بگسلد تا آزاد شویم. بهترین راه برای ازاد شدن پی بردن به حکمت های عبادات است…در بعضی از روایات آمده است که روزه بگیرید برای آنکه طراوت و خرمی و شادابی غیر ماه مبارک را از دست بدهید؛ زیرا آنها نشاط کاذب و زودگذر است. وقتی انسان روزه گرفت و به آن دل بست کم کم به باطن روزه پی میبرد. باطن روزه انسان را به لقای حق میکشاند که خدای سبحان فرمود: روزه مال من است و من شخصا به آن جزا میدهم. این تعبیر فقط درباره روزه وارد شده است…ارحام را مورد صله و دیدن قرار داده و زبانتان را حفظ کنید، نه تنها هنگام روزه که روزه هستید، بلکه در طول ماه، این امور را رعایت کنید. چون اینها آداب روزه نیست، آداب ماه روزه است…امام صادق(ع) از اجداد گراميشان از رسولالله (ص) نقل فرمودهاند که: برای این که انسان مواظب دهان باشد و هر حرفی نزند، معرفت خدا لازم است. کسی که خدا را بشناسد و او را بزرگ بشمارد، در پیشگاه خدای عظیم، هر حرفی نمیزند و شکم را هم با هر غذا، آلوده نمیکند. کسی که خدا را شناخت کنار هر سفرهای نمینشیند…یکی از نصیحتطلبان به اباذر نوشت که مرا نصیحت کن. اباذر هم در جواب مرقوم فرمود:«به عزیزترین دوستانت ستم نکن.»
دوباره آن شخص نوشت که این مطلب روشنی بود. انسان که به دوست عزیزش جفا نمی کند. اباذر در جواب نوشت: عزیزترین افراد نسبت به آدم خود «او» است. فرمود: جان خود را نیازار، چون هر گناهی که انسان مرتکب میشود، فشاری است که بر جان خود وارد می کند.
کسی که تنها مواظب باشد هر حرفی نزند، پرخوری نداشته باشد یا هر غذایی نخورد، روزهاش را بگیرد، نمازش را بخواند، چنین کسی از مومنان معمولی است نه اولیای خدا. اولیای الهی اهل تامل و تفکر و تعمق هستند. حرف میزنند ولی حرف آنان یاد حق است. به مومن معمولی میگویند: حرف نزن، به مومن عارف میگویند: مرتب سخن بگو، مردم را هدایت و به یاد حق متذکر کن…»