کتاب زيارت عاشورا اتحادی روحانی با امام حسین(ع)
فهرست مطالب
مقدمه
مقدمه مولف
زيارت عاشورا؛ حديث قدسي
يگانهشدن جان
برگشت به مقام عنداللهي
امام حسين(ع) گمشدهي بشريت
جايگاه اشک براي امام حسين(ع)
خوني که هرگز هدر نميرود
جايگاه اصحاب حسين(ع)
پدر امت
تنفر جهتدار
مديريت قوهي غضبيه
در اوج يگانگي
دريچههاي تقرب به خدا
جبههاي زنده و فعّال
طلب مقام محمود
انتظار پاداشي بزرگ
پرواز به سوي افقهاي برتر
بزرگترين تقاضا
غم غربت
مديريت حُبّ و بغض
لعنتهاي جانبخش
ملاقاتي روحاني
بهترين راه اصلاح نفس
زيباييهاي کربلا
مقام معيّت با امام حسين(ع)
دانلود فایل PDF کتاب
دانلود فایل Word کتاب
مقدمه مولف در ادامه مطلب
مقدمه مولف
1- بهترين توصيف در رابطه با عظمت زيارت عاشورا متن زيارت است و اينکه چگونه آن زيارت ابعاد روحاني انسان را برميانگيزاند و موانع اُنس با شهداي کربلا را برطرف ميکند. عمده آن است که بدانيم اين زيارت يک نحوه سلوک روحاني است و به صورت کاملاً کاربردي ميتوان از آن بهره گرفت، إنشاءالله با مطالعهي کتاب دليل اين ادعا روشن ميشود.
2- در مورد سند زيارت عاشورا بزرگان دين سخنان مبسوطي اظهار فرمودهاند که بنده فکر ميکنم با توجه به تأييد سند زيارت عاشورا توسط حضرت آيتالله شبيري زنجاني که بنا به نظر اهل فن، در موضوع رجالشناسي، اگر نگوئيم بينظيرند مسلم کم نظيرند، ديگر هيچ شبههاي بر موثق بودن آن زيارت باقي نميماند، ايشان در جواب سؤال از سند زيارت عاشورا با دلايلي که ذکر مي فرمايند آن را صحيح ميدانند.[1]
زيارت عاشورا در دو كتاب مهم «كامل الزّيارات»، تأليف مرحوم شيخ ابوالقاسم جعفر بنمحمدبنجعفربنموسيبنقولويه و «كتاب مصباحالمتهجدين و سلاحالمتعبدين» نوشتهي مرحوم ابىجعفرمحمدبنالحسنالطوسى، آمده است. مرحوم شيخ طوسى، اين كتاب را مختصر نمود و نام آن را مختصرالمصباح نهاد. قابل ذكر است، اگر چه بناى شيخ در اين كتاب، بر اختصار بوده ولى از جهت اهميت زيارت عاشورا، آن را نيز نقل نموده است.
زيارت عاشورا؛ حديث قدسي
زيارت عاشورا از دو طريق نقل شده است: يکي از طريق امام باقر(ع) که آن را علقمة بنمحمدحضرمى و محمدبناسماعيل از صالحبنعقبه، و او از مالک جهنى از امام باقر(ع) نقل کردهاند. و يکي هم از طريق امام صادق(ع) که آن را صفوانبنمهرانجمال (از اصحاب نيک امام صادق و امام کاظم«عليهماالسلام») نقل کردهاند. از اين طريق دوم استفاده مىشود که زيارت عاشورا؛ حديث قدسى است. زيرا در اين حديث آمده سيف بنعميره مىگويد: صفوان گفت امام صادق(ع) فرمود: «همواره اين زيارت و دعايش را بخوان، که من بر کسى که اين زيارت و دعايش را از دور و نزديک مىخواند ضامنم که زيارتش قبول گردد، و سعيش مورد تقدير خداوند شود، و سلام او به امام حسين(ع) برسد، و حاجتش- هرگونه و هرقدر باشد- از سوى خداوند برآورده گردد.» آنگاه امام صادق(ع) به من فرمود: «يَا صَفْوَانُ وَجَدْتُ هَذِهِ الزِّيَارَةَ مَضْمُونَةً بِهَذَا الضَّمَانِ عَنْ أَبِي وَ أَبِي عَنْ أَبِيهِ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ عَنِ الْحُسَيْنِ عَنْ أَخِيهِ عَنْ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَنْ رَسُولِ اللَّهِf عَنْ جَبْرَئِيلَ(ع) مَضْمُونَةً بِهَذَا الضَّمَانِ قَالَ قَالَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ»؛[2] اى صفوان! من اين زيارت را با همين ضمانت - قبولى و تقديرالهى و وصول سلام- از پدرم، و پدرم امام سجاد(ع) با همين ضمانت از امام حسين(ع) و ايشان با همين ضمانت از برادرش امام حسن(ع) و ايشان با اين ضمانت از پدرشان اميرمؤمنان على(ع) و اميرمؤمنان(ع) با همين ضمانت از رسول خدا(ص) و ايشان با همين ضمانت از جبرئيل، و او با همين ضمانت از خداوند متعال نقل کردند.
به گفتهي اهل فن به فرض اينکه سند زيارت عاشورا، قوى نباشد - كه البته سند معتبري دارد- متن قوى و هماهنگى آن با روايات و زيارتهاى ديگر، دليل بر قوّت آن است. به طور قطع مىتوان گفت كه هريك از فرازهاى زيارت عاشورا چه آنجا كه مدح و ستايش و سلام است و چه آنجا كه نفرين و لعن بر دشمنان خداست، با دهها روايت معتبر، قابل تصديق و تأييد است. و اين در علم اصول ثابت است كه از راههاى اثبات صحّت يک روايت، مطابقت متن آن با آيات و روايات ديگر است. از آيت الله بهجت دربارهي سند زيارت عاشورا پرسيدند، ايشان گفتند: «متن زيارت عاشورا بر عظمت آن شاهد و گواه است. يعنى چنين متنى، نياز به سند ندارد»[3]
توجه بسيارِ مراجع تقليد و خبرگان علم فقه و رجال و مداومت آنان در قرائت زيارت عاشورا از گذشته تا حال، خود دليل اهميت و عظمت اين زيارت است.
توجه و مداومت بزرگانى چون آيتالله شيخمحمدحسيناصفهانى (معروف به كمپانى)، آيت الله شيخ صدراى بادكوبهاى، آيت الله حاج ميرزا ابوالفضل تهرانى، آيت الله شيخ مرتضى انصارى، علامهي مجلسى، آيت الله ميرزا محمد تقى شيرازى، عالم بزرگوار شيخنجفى قوچانى صاحب کتابهاي سياحت غرب و سياحت شرق، آيتالله شيخعبدالکريمحائرى مؤسّس حوزهي علميهي قم و بسيارى از علماى ديگر، بر زيارت عاشورا شاهد بر اين مدعاست.
از فرزند علامهي امينى نقل مىكنند كه: پدرم با كثرت مطالعات و تحقيقاتى كه داشت، بر خواندن زيارت عاشورا مداومت داشت، و من حدود چهار سال بعد از فوتشان، ايشان را خواب ديدم و از ايشان پرسيدم كه چه عملى باعث نجات است، به من گفتند: زيارت عاشورا را به هيچ عنوان و عذرى ترك مكن.
در كتاب شريف نجم الثاقب صفحهي 464 و نيز كتاب مفاتيح الجنان، حكايت سيد رشتى چنين نقل شده است:
«مرحوم سيد احمدبنسيدهاشمبنسيدحسن موسوى رشتى، در سفر حج از قافله عقب ماند. حضرت بقيةاللهالاعظم، ارواحنا فداه، او را نجات دادند. در اين تشرّف، حضرت مهدى(عج) به او مىفرمايند: كه نافلهي شب بخوان تا راه را پيدا كنى، او نماز شب را مىخواند. بعد به او مىفرمايند: جامعه بخوان، مرحوم رشتى جامعه را از حفظ مىخواند. بعد امام زمانg مىفرمايند: عاشورا بخوان. او زيارت عاشورا را نيز با تمام لعن و سلام و دعاى علقمه از حفظ مىخواند. آنگاه حضرت او را سوار بر مركب كرده و به دوستانش مىرسانند و در بين راه، به سيد رشتى مىفرمايند: چرا شما نافله نمىخوانيد؟ نافله، نافله، نافله. چرا شما عاشورا نمىخوانيد؟ عاشورا، عاشورا، عاشورا. چرا شما جامعه نمىخوانيد؟ جامعه، جامعه، جامعه».
امام باقر(ع) فرمودند: وقتي اين زيارت را با آدابش خواندي؛ «كَتَبَ اللَّهُ لَكَ بِهَا أَلْفَ أَلْفِ حَسَنَةٍ وَ مَحَا عَنْكَ أَلْفَ أَلْفِ سَيِّئَةٍ وَ رَفَعَ لَكَ مِائَةَ أَلْفِ أَلْفِ دَرَجَةٍ وَ كُنْتَ مِمَّنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ حَتَّى تُشَارِكَهُمْ فِي دَرَجَاتِهِمْ وَ لَا تُعْرَفُ إِلَّا فِي الشُّهَدَاءِ الَّذِينَ اسْتُشْهِدُوا مَعَهُ وَ كَتَبَ لَكَ ثَوَابَ كُلِّ نَبِيٍّ وَ رَسُولٍ وَ زِيَارَةِ مَنْ زَارَ الْحُسَيْنَبْنَعَلِيٍّ(ع) مُنْذُ يَوْمَ قُتِل»[4] خداوند متعال براى تو هزارهزار حسنه نوشته و هزارهزار گناه محو مىفرمايد و صد هزارهزار درجه مقام و مرتبهي تو را بالا برده و تو را از كسانى قرار مىدهد كه با حضرت حسينبنعلى«عليهماالسلام» شهيد شدهاند و بدين ترتيب در درجهي ايشان قرارت مىدهد و شناخته نمىشوى مگر در زمرهي شهدائى كه با آن حضرت شهيد شدهاند و ثواب تمام انبياء و رسولان و كسانى را كه زيارت امام حسين(ع) را از زمان شهادتش تا به الآن نمودهاند برايت مىنويسد.
گفته شده که بسياري از بزرگان و مراجع و عرفا، زيارت عاشورا را با صد بار لعن و سلام ميخواندند و از جمله نقل شده كه امام خميني«رضواناللهتعاليعليه» چنين زيارت ميكردند.
همچنين حضرت آيتاللهالعظميبهجت«رحمةاللهعليه» ميگويند: «شيخ انصاري زيارت عاشورا را با صد لعن و سلام ميخواندند». آري فرمودهاند: اگر قرائت صدبار لعن و سلام در هنگام زيارت عاشورا باعث عسر و حرج و يا سبب نخواندن زيارت عاشورا شود اگر چنانچه بعد از هر بخش از لعنها و سلامها بگويد: «تِسْعاً وَ تِسْعِينَ مَرَّة» إنشاءالله ثواب زيارت كامل را خواهد داشت. و نيز از امام هادى(ع) نقل شده که فرمودند: «من قرء لعن زيارة العاشورا المشهورة مرة واحدة ثم قال: اللهم العنهم جميعا تسعة و تسعين مرة کان کمن قرئه ماة مرة، و من قرء سلامها مرة واحدة، ثم قال السلام على الحسين، و على علىبنالحسين و على اولادالحسين و على اصحابالحسين تسعا و تسعين مرة کان کمن قرئه ماة مرة تامة من اولهما الى آخرهما»؛ کسى که در زيارت عاشورا، در فراز لعن، يک بار آن را کامل بخواند (اللهم العن اول ظالم ظلم…)، سپس 99 بار بگويد «اللهم العنهم جميعا»، مانند آن است که همهي اين فراز لعن را صدبار گفته است، همچنين اگر يک بار فراز سلام را تا آخر به طور کامل بخواند، سپس 99 بار بگويد: «السلام على الحسين، و على على بن الحسين و على اولادالحسين و على اصحاب الحسين» مانند آن است که همهي فراز سلام را به طور کامل خوانده است.[5]
باز تأکيد ميشود بهترين توصيف جهت نقش زيارت عاشورا در اصلاح امور فردي و اجتماعي، تدبّر در متن زيارت است، به اميد آن که در اين راستا قدم کوچکي برداشته باشيم. إنشاءالله.
طاهرزاده